به علت شهادت خیلی از علما و مبارزین در راه خدا در ماه فوریه، این ماه به عنوان ماه شهادت دانسته می شود.
در طول تاریخ رهبران و علمای اسلامی در راه اعلای کلمة الله جان خود را بخشیدند و به کاروان شهدا پیوستند. مخصوصا به علت شهادت خیلی از اولیای الهی و علما، این ماه، به عنوان ماه شهادت دانسته می شود.
تعداد زیادی از مسلمانان مظلوم مانند اسکیلپلی عاطف خوجا، حسن البنا، مالکولم ایکس، به علت ایستادگی دربرابر ظلم و فشار ظالمان مورد هدف ظالمان قرار گرفته و در این ماه به شهادت رسیدند.
شهدا در طول تاریخ فراموش نشدند و فراموش نخواهند شد. حرکات اسلامی امروزه از آنها الهام گرفته و به مبارزه خود ادامه می دهند.
شهدایمان را که با شهادتشان شوق مبارزه را به مسلمانان آموختند با رحمت یاد می کنیم.
حسن البنا
اسم کاملش حسن احمد عبد الرحمن محمد البنا الساعتی بوده و در سال 1906 در شهر محمودیه وابسته به بحیره در مصر چشم به جهان باز کرد. پدر البنا که از خانواده با فرهنگی بود، از علمای حدیث بود. پس از برداشته شدن خلافت در ترکیه در سال 1924 با تفکر بی رهبر ماندن مسلمانان، ریشه فکری اخوان المسلمین را در سال 1928 هنگامی که 22 ساله بود، پایه ریزی کرد. هدف اخوان المسلمین که حسن البنا به عنوان تشکیلات سیاسی اسلامی آن را پایه ریزی کرده بود، فراهم کردن زندگی اسلامی در زندگی روزانه و حاکم کردن دوباره حکومت اسلامی بود. البنا مردم در دورانی که استعمار انگلیس، فرانسوی و ایتالیایی حاکم بود، انسانها را به حفظ دین خود و برگشت به اصل خود فرا می خواند و دین اسلام را با کلمات "عقیده، عبادت، وطن، دین، روحانیت، قرآن و شمشیر" تعریف کرد. در 12 فوریه 1949 در بزرگترین میدان قاهره جلوی تشکیلات جوانان مسلمان مورد تیراندازی قرار گرفت. برای معالجه به بیمارستان منتقل یافت. مانع معالجه البنا شدند و البنا با 7 تیری که به بدنش اصابت شد، به شهادت رسید.
مالکولم ایکس
سیاستمدار و مدافع حقوق انسانی آمریکایی در 19 می 1925 در ایالت نبراسکای آمریکا به دنیا آمد. اسم اصلی وی مالکولم لیتل بود. پدرش و 4 برادرش توسط سفیدها به قتل رسیدند. در کنار خانواده ای که او را به فرزندخواندگی گرفته بودند، مدرسه ای ابتدایی را به پایان رساند. در فوریه 1949 به اتهام دزدی به 10 سال زندان محکوم شد. در اواخر سال 1948 هنگامی که در زندان بود، به الیژا محمد نامه نوشت. تحت تاثیر الیژا قرار گرفته و نام فامیل ایکس را به خود گرفت. مالکولم ایکس از زندان خارج شده و وارد حرکت نیشن اوف اسلام الیژا محمد شد. پس از مدتی مالکولم ایکس زندگی الیژا را پرس و جو کرد. در می 1964 از حرکت نیشن اوف اسلام جدا شد. در سال 1964 به حج رفت. هنگام ادای عبادت حج برادری واقعی را پیدا کرد. پس از برگشت از حج اسم مالک الشهباز را به خود گرفت. در سال 1965 با متاثر شدن از سازمان اتحادیه آفریقا، سازمان اتحادیه آمریکایی های آفریکایی را تشکیل داد. در 15 فوریه 1965 خانه اش در نیویورک بمباران شد و خانواده اش بدون هیچ جراحتی از حمله نجات یافتند. 6 روز پس از این حمله، در 21 فوریه 1965، 6 فرد مسلح نزدیک مکان سخنرانی وی شده و از فاصله نزدیک 15 بار تیراندازی کردند. به رغم انتقال به بیمارستان، شهید شد.
عباس موسوی
شهید عباس موسوی در سال 1952 در دره بقا لبنان چشم به جهان گشود. در سال 1967 در جنگی که عربها مغلوب صهیونیستها شدند، هنوز 15 ساله بود. در سن کوچک در مقاومت فلسطین شرکت کرد. در یک درگیری که با صهیونیستها کرده بود، پایش زخمی شد. در لبنان معالجه شد. پس از مدتی بنابر توصیه امام موسی صدر به شهر نجف عراق رفت. اینجا در 5 سال علمش را کامل کرد. در کنار آموزش حوزوی، زبان انگیلسی و فرانسوی را یاد گرفت. رژیم بعث عراق رفتار او را تحمل نکرده و به خانه اش حمله کردند. ولی در آن زمان خودش در لبنان بود. دیگر فرصت برگشت به عراق را پیدا نکرده و در لبنان به مبارزه خود ادامه داد. عباس موسوی در لبنان موسسات آموزشی تاسیس کرد. جوانان را آموزش داد. این جوانان دکتر، مهندس، استاد و عالم شدند. حسن نصر الله، رهبر حزب الله نیز در این آموزشگاه ها پرورش یافت. عباس موسوی از رهبران پایه گذار حزب الله بوده است و در عملیات خیلی محرمانه حزب الله شرکت کرد. پس از اینکه فرمانداری قوای نظامی حزب الله بود، در سال 1991 دبیر کل حزب الله شد. در این وظیفه اش فقط 6 ماه ماند. در 17 فوریه 1992 در حمله موشکی صهیونیستها با زن و کودکش به شهادت رسید.
عماد مغنیه
عماد مغنیه که با اسم حاجی رضوان شناخته می شد، در سال 1962 در شهر سور جنوب لبنان به دنیا آمد. مغنیه فرزند یک خانواده کشاورز بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در مدارس لبنان به پایان رساند. مغنیه اولین تماس خود را با حرکت مبارز در سال 1977، هنگامی که هنوز 15 ساله بود، انجام داد. مغنیه پیش انیس نقاش رفته و اظهار کرد که می خواهد آموزش نظامی ببیند و با رژیم صهیونیستی مبارزه کند. مغنیه پس از اشغال رژیم صهیونیستی در سال 1982 وارد حرکت امل شد که با ریاست مصطفی چمران و موسی صدر تاسیس شده بود.مغنیه بین سالهای 1982 و 1985 موظف به حفظ حسین فضل الله، رهبر معنوی حزب الله لبنان شد. سپس به علت استعدادش در نقشه و طراحیها در میدان جنگ مسئول عملیات خاص حزب الله شد. عماد مغنیه 25 سال توسط 42 دولت و جاسوسان سی آی ای و موساد دنبال می شد. در طول این 25 سال عماد مغنیه شب و روز نگفته برای پیروزی تاریخی بر رژیم صهیونیستی تلاش کرد. یک دوره ای آمریکا اعلام کرده بود برای کسانی که اطلاعاتی از محل عماد مغنیه بدهد، جایزه 25 میلیون دلاری خواهد داد.عماد مغنیه پس از راغب حرب و سید عباس موسوی سومین مقام عالی حزب الله است که توسط حملات رژیم اشغالگر به شهادت رسید.
اسکیلیپلی عاطف خوجا
اسکیلیپلی عاطف خوجا در سال 1874 در روستای توپخانه اسکلیپ به دنیا آمد. عاطف خوجا اولین تحصیلات خود را در حوزه روستای خود گرفته و سپس در کنار عبدالله افندی، از علمای معروف اسکلیپ درس فقه و تفسیر آموخت. برای ادامه آموزش علم به استانبول رفت. عاطف خوجا در حوزه مسجد فاتح آموزش دیده و در امتحان رئوسی که در سال 1902 شرکت کرده بود، به مدرسی استانبول قبول شد. از یک طرف در حوزه فاتح درس می داد و از طرف دیگر به تحصیلات خود در دانشگاه دار الفنون ادامه داد. در بخش الهیات دارالفنون فارغ التحصیل شده و در دبیرستان کاباتاش استانبول دبیر عربی شد. در مجلات بیان الحق و سبیل الرشاد مقالاتی نوشت. به علت یک مقاله ای که یک هفته قبل از حادثه ای 31 مارس نوشته بود، دستگیر شد. ولی دادگاه حکم آزادی او را داد. در مقابل متحدین وارد اتحاد المحمدی شد. عاطف خوجا در روزنامه و مجلاتی مانند علمدار و محفل نیز نوشت. آثار مرات الاسلام و شریعت مدنیت را در این دوران نوشت. در آثارش بر موضوعات تمدن، ترقی، آموزش، زندگی اجتماعی، نظام اسلامی، حجاب، اخلاق و حقوق تاکید کرد. مقالات سیاسی نوشت و با تفکر جدای دین از سیاست اتحادیون مخالفت کرد. در سال 1922 در قصر دولما باغچه درس آرامش داد. در این دوران بیشتر مقالات با موضوع مخالفت با غربگرایی نوشت. کتابهای تستر شرعی، منع مسکرات در دین اسلام، تقلیدگرایی فرنگ و کلاه را نوشت. 1.5 سال پس از نوشتن کتاب کلاه به جرم مخالفت با انقلاب کلاه بازداشت شد. اسکیلیپلی عاطف خوجا در 4 فوریه سال 1926 به دار آویخته شده و شهید شد.
اسد اربیلی
در سال 1847 در شهر اربیل ولایت موسول به دنیا آمده است. پدرش محمد سعید افندی، شیخ تکه ای خالدی در اربیل می باشد. پدربزرگش هدایت الله افندی، خلیفه خالد بغدادی است. هم از طرف مادر و هم از طرف پدر از سادات است. اساد افندی در سال 1875 اجازت گرفته و برای ایفای وظیفه حج به حجاز رفته است. هنگامی که در حج بود، خبر رحلت شیخش را گرفته و به استانبول آمد. در دروسی که در مسجد فاتح داد، علم کاملش دیده شد و یکتا افندی و بعضی از مدرسان مهم تابع او شدند. علم و عرفان و فضیلت وی در مدت کوتاهی در استانبول شنیده شد و خالد پاشا، داماد پادشاه عبدالحمید دوم وی را به قصر دعوت کرده و نزدیک یک و نیم سال علوم دینی و عربی از وی آموخت. شاه عبد الحمید وی را عضو مجلس مشایخ گردانید. در زمان سلطان محمد رشاد، رئیس این مجلس شد. پس از پایان یافتن دولت جهانی عثمانی و تاسیس جمهوریت، حوزه ها مسدود شد. اساد افندی تصمیم گرفت که بیرون از خانه نرود. خانه اش همیشه تحت نظارت پلیس بود. در 23 دسامبر 1930 در رابطه با حادثه منمن بازداشت شده و به منمن منتقل شد. محکوم به اعدام شد. به علت سنش مجازاتش به زندان ابد تغییر یافت. پسرش علی افندی اعدام شد. در شب 4 مارس رحلت فرمود. گفتند که مسموم شده است.
شیخ راغب حرب
شیخ راغب حرب فرزند یک خانواده ای جنگجو بود. در لبنان جنوبی به دنیا آمد. هر چند پدرش می خواست که او عالم باشد ولی او به فدائیان فلسطینی پیوست. مدتی بعد در بیروت در حوزه سید حسین فضل الله شروع به تحصیل کرد. سپس برای تحصیل علم به نجف رفت. در حوزه محمد باقر الصدر 4 سال تحصیل کرد. در 1970 توسط رژیم بعث از عراق اخراج شد. در لبنان به تدریس شروع کرد. شیخ راغب حرب، خستگی نمی پذیرفت. پس از اسکان در بیروت جوانان اطرافش را سازماندهی کرد. از موسسان حزب الله بود. در سال 1983 صهیونیستها وی را بازداشت کردند و مدتی بعد آزاد کردند. برای مقابله با رژیم اشغالگر حملاتی طرح کرد و در بعضی از این حملات نیز شرکت کرد. در 16 فوریه 1984 توسط هواپیماهای صهیونیستی شهید شد.
عمر عبد الرحمن
در 3 می 1935 در شهر دقهلیه مصر چشم به جهان گشود. هنوز 10 ساله بود، با نابینا شدنش مبارزه با مشکلات جهان را آموخت. در 5 سالگی در حوزه نابینایان نور شروع به تحصیل کرد. در 11 سالگی قرآن را حفظ کرد. پس از تحصیلات 10 ساله دیپلم ابتدایی و دبیرستان الاظهر را گرفت. در دانشکده اصول الدین دانشگاه الاظهر شروع به تحصیل کرد. در سال 1965 با تقدیر شرف فارغ التحصیل شد. عبد الرحمن در خطبه های خود رژیم مصر را انتقاد می کرد. در زمان جمال عبد الناصر تحت تعقیب امنیت و اطلاعات قرار گرفت. در خطبه ای که هنگام مرگ عبد الناصر داده بود، اظهار کرد که خواندن نماز میت برای عبد الناصر جایز نمی باشد. به همین دلیل وارد زندان شد. 8 ماه در زندان ماند. در سالهای بعدی نیز به علت پرونده هایی که درباره او باز شده بودند، چند بار دیگر دستگیر شد. در سال 1981 مسئول مرگ انور سدات شد و مورد محاکمه قرار گرفت. در فتوایی که داده بود، اسم جمال عبد الناصر اثبات نشد. برای همین در 2 سبتامبر آزاد شد. سپس به طول یک سال تحت زندان خانگی قرار گرفت. در سال 1985 دوباره بازداشت شد. در همان سال آزاد شد ولی فشارها نسبت به او ادامه داشت. سپس عبد الرحمن به افغانستان که مقاومت علیه اشغال شوروی ادامه داشت رفته و با عبد الله عظام و اسامه بن لادن مکتب الخدمات را تاسیس کرد. دو پسرش را برای جنگ به افغانستان فراخواند. در سال 1989 در مصر دوباره بازداشت شد و مدتی بعد آزاد گردید. در سال 1990 به آمریکا رفته و در آنجا به فعالیتهای اسلامی خود ادامه داد. در کشورهای مختلف برای تبلیغ به دین اسلام کنفرانسهایی داد. این وضع برای آمریکا ناخوشایند بود. اطلاعات آمریکا عبد الرحمان را تحت تعقیب قرار داده و فرصت مناسب را با بمباران شدن مرکز تجاری در نیویورک در سال 1993 پیدا کرد. سپس به اتهام دستور دادن برای بمباران این مرکز بازداشت شد. عبد الرحمان به اتهام تلاش برای سرنگونی آمریکا و طرح نقشه برای بمباران شدن پایگاه نظامی آمریکا و ترور حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر به زندان ابد محکوم شد. پس از بر سر کار آمدن ترامپ محکوم به مرگ شد. شیخ عبد الرحمن در سال 2017 در زندان های آمریکا به شهادت رسید.
ظلیمخان یانداربیو
در سال 1952 در قزاقستان به دنیا آمد. در دانشگاه چچن اینگوش و دانشکده ادبیات مسکو تحصیل کرد. سپس در فعالیتهای تشکیل حزب دموکراتیک واینه شرکت کرد. در کنار این در سازمان مردم قفقاز کار کرد. در سال 1991، پس از اعلام استقلال چچنستان، وارد مجلس شد. در سال 1993 معاون رئیس جمهور شد. در سال 1996، پس از شهادت جوهر دودایو رئیس جمهور دوم دولت اچکریای چچن شد. همچنین رئیس تشکیلات بیداری و توسعه اسلامی گردید. یانداربیوف در 13 فوریه 2004 بر اثر انفجار بمبی که اطلاعات روسی وارد ماشینش کرده بودند، شهید شد.
متین یوکسل
در 17 جولای 1958 در دره ای کولونگو وابسته به استان بتلیس ترکیه به دنیا آمد. پدرش صدرالدین یوکسل خوجا و مادرش دختر شیخ معصوم افندی نورشینی است. متین یوکسل در نه سالگی اش به همراه خانواده اش به شهر فاتح استانبول آمد. قرآن و دروس اسلامی پایه را از پدرش آموخت. در مدرسه آکشمس الدین در محله هسام بی تحصیلات ابتدایی را تمام کرد. وقتی که به دوم راهنمایی شروع کرد، مدرسه را ترک کرد و شروع به فعالیتهای اسلامی کرد. در 18 سالگی نمایندگی فاتح آکینجیلار را تاسیس کرد. برای فریاد ناعدالتی ها کنفرانسهایی را برگزار کرد و همچنین به نیازمندان کمک کرد. این فعالیتهای متین ملیگرایان را ناخوشنود کرد. در 26 اکتبر 1977 با سه دوستش مورد هدف قرار گرفت و جان سالم به در برد. در 23 فوریه 1979 پس از اقامه نماز جمعه در مسجد فاتح مورد حمله قرار گرفته و شهید شد.
شهید شیخ زکی آتاک
در سال 1957 در روستای نایوان استان شیرناک به دنیا آمد. اکثر اهالی روستا اهل طریقت بودند. خانواده شیخ زکی نیز خانواده متصوف بوده است. شیخ زکی تحت تربیت علم و ادب پدربزرگش بوده است. از سن کم به آموزش دروس حوزوی شروع کرده و پس از تحصیل ابتدایی در روستایش به حوزه های مختلفی رفته و از علمای زمان خود علم آموخته است. در سن 20 سالگی علم خود را تمام کرده و در روستاهای اطراف امام جماعت مساجد شده است. در این هنگام با معلمی که به روستا آمده دوست می شود. به وسیله این معلم کتابهای جدید اسلامی را می خواند. مخصوصا کتب شهید حسن البنا، شهید سید قطب و شهید علی شریعتی را می خواند. پس از این برای شیخ دوره جدیدی شروع می شود.
ملا زکی در مدت کوتاهی یک از علمای جزره می شود. به همراه تبلیغ برای آموزش افرادی که می توانند به اسلام خدمت کنند، تلاش می کند. گروه تروریستی پ.ک.ک که روز به روز قدرتمندتر می شد، از فعالیتهای اسلامی ناخوشنود شد. برای اذیت و کشتن مسلمانان خانواده هایی را که به مسلمانان و اسلام توجه می کردند، هشدار می دادند. دراین دوران به خانه شیخ زکی حمله مسلح انجام می دهند. شیخ هنوز 35 ساله است و دارای 8 فرزندی است که بزرگترینش 11 ساله است. در مقابل همه فشارها مقاومت می کند. در 19 فوریه 1992 ملا زکی برای یک کاری به بازار می رود. مرتدها این را فرصتی برای خود دیده و نقشه می کشند. ملا زکی را تیرباران کرده و شهیدش می کنند.
ملا غیاث الدین بارلاک
ملا غیاث الدین بارلاک در سال 1966 در روستای اوزآلپ استان وان به دنیا آمد. در سال 1974 به شهر گرجوش استان باتمان رفت. در اینجا به تحصیلات خود شروع کرده و در هنگام خروج از مدرسه برای آموزش قرآن به مسجد می رفت. وابستگی او به مسجد و موفقیت او در مدرسه در دوران کودکی اش باعث تقدیر همگان شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خود را در گرجوش تمام کرده و سپس در شهرهای مختلف به تحصیلات حوزوی پرداخت. در سال 1990 در آزمون امام جماعت موفق شد. در سال 1993 در شهر بتلیس تاتوان موذن شد. افراد شروری که نمی توانستند موفقیتهای او را ببینند، خانواده های را تهدید کردند که کودکانشان را به مسجد نفرستند. هر کاری کردند ولی نتوانستند جلوی ملا غیاث الدین را بگیرند. به عنوان آخرین چاره تصمیم گرفتند که او را بکشند. کسانی که این نقشه خیانت آمیزی را طرح کردند یک نفر وابسته به گروه تروریستی پ.ک.ک را از زندان در آورده و به دستش اسلحه می دهند و از او می خواهند که ملا غیاث الدین را به قتل برساند. در 23 فوریه 1994 ملا غیاث الدین پس از اقامه نماز تراویح به سمت خانه خود می رود. جلادان دولت نقشه خود را اجرایی می کنند و به ملا غیاث الدین شلیک می کنند. ملا غیاث الدین همانجا روح خود را به پروردگار تسلیم می کند. (ILKHA)
هشدار حقوقی: تمامی حقوق اخبار، عکس ها و فیلم های منتشر شده متعلق به İlke Haber Ajansı Basın Yayın San می باشد. تجارت مانند. تحت هیچ شرایطی نمی توان از تمام یا بخشی از اخبار، عکس ها و فیلم ها بدون قرارداد کتبی یا اشتراک استفاده کرد.
زمین لرزه به بزرگی 5.6 ریشتری در شهرک سولوسارای استان توکات ترکیه اتفاق افتاد.
ادیب گوموش، رهبر حزب الله ترکیه به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر پیامی منتشر نموده و در رابطه با موضوعات غزه، مسجد اقصی، قدس، زکات و انفاق، تبلیغ و آگاهی امت بودن پیامهای مهمی داد.
وقف دوستداران پیامبر در درخواست پایان روابط اقتصادی کشورهای مسلمان با رژیم صهیونیستی تظاهرات گستردهای در دیاربکر برگزار نمود.
انجمن نسل قرآن به مناسبت فرا رسیدن شب قدر پیامی منتشر نموده و در این پیام شب قدر را به همه جهان اسلام تبریک گفت.